شنبه 87 آبان 4 , ساعت 3:17 عصر
عصر امام صادق ( علیه السلام )
عصر امام صادق( علیه السلام ) یکی از طوفانیترین ادوارتاریخ اسلام است که ازیک سواغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین (علیه السلام ) رخ میداد ، که انقلاب ابو سلمه در کوفه و ابو مسلم در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است .
و از دیگر سو عصر برخورد مکتبها و ایدهئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود که از برخورد امت اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در
مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن وپژوهش پدید آورده بود .
عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام یعنی امام ( علیه السلام ) ، موجب نابودی دین و پوسیدگی تعلیمات حیاتبخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون میشد .
زمان امام صادق(علیه السلام) ، زمان تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود واین دوگروه مدتی درحال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند .
از زمان هشام بن عبدالملی ، تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید و سرانجام در سال 132 به پیروزی رسید . بنی امیه در این مدت ، گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند ، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند .
عباسیان نیز چون از دستیابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبرو گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند ، فشاری از طرف آنان مطرح نبود . از اینرو این دوران ، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق ( علیه السلام ) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و تلاش فرهنگی وسیعی را آغاز کرد .
پیشوای ششم در چنین دورانی به فکر نجات افکار توده مسلمان ازالحاد وبدبینی وکفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین بود ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین که به وسیله خلفای وقت صورت می گرفت جلوگیری می کرد .
اینجا بود که امام( علیه السلام ) دشواری فراوان در پیش ومسئولیت عظیم بر دوش داشت . امام صادق ( علیه السلام ) در ظلمت بحرانها و آشوبها دنیای شیعه را به فروغ تعاعلیم خویش روشنی بخشید و حقیقت اسلام را از آلایش انحرافات وگزند فریبکاران حفظ نمود . او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعی را فراهم ساختکه مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفری شهرت یافت . آن اندازه که دانشمندان و راویان از دانش امام بهره مند برده واز ایشان حرف و حدیث نقل کرده اند از هیچ یک از دیگرائمه نقل نکرده اند .
لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پاییهای حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند .
وضع به حدی ناگوار وشد که همگی یاران امام ( علیه السلام ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانچه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند .
امام صادق ( علیه السلام ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر وانقلابی بنیادی درمیدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین (علیه السلام ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را درلباس تدریس وتأسیس مکتب وانسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد .
رحلت امام را به سبب مسمومیت دانسته اند . از ارتکاب این جنایت را که منصور درتوان خود نمی دید به جعفر بن سلیمان پسر عموی خویش و والی وقت مدینه محول کرد .
فرزند برومندش امام موسی بن جعفر( علیه السلام ) او را دو جامه سفید مصری که درآن احرام می بست ودر پیراهنی مه می پوشید ودرعمامه ای که ازامام زین العابدین(علیه السلام ) به او رسیده بود ، کفن نمود و بر آن نماز خواند واو رادر بقیع در کنار قبر پدربزرگوارش سید الساجدین( علیه السلام ) به خاک سپرد .
سلام بر او از میلاد تا میعاد
شخصیت علمی امام صادق ( علیه السلام )
در دوره امامت امام صادق ( علیه السلام ) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بویژه در مدینه ، مکه ، کوفه ، بصره و ... مجالس درس و مناظره های علمی دایر واز رونق خاصی برخوردار گردید .
در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق( علیه السلام ) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر( علیه السلام ) را ادامه داده و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کند . سفرهای اجباری و اختیاری امام به عراق و به شهرهای حیره ، هاشمیه و کوفه و برخورد با اربابان دیگر مذاهب فقهی وکلامی نقش بسزایی در معرفی علوم اهل بیت و گسترش آن در جامعه داشت .
در این شهرها گروههای مختلف برای فراگیری دانش نزد آن حضرت می آمدند و از دریای دانش او بهره مند می بردند . برخورد وی با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی ، علم و تقوی ، سخاوت و جود وکرم و ...
در تمام قلمرو اسلام طنین انداز شود و مردم از هر سو برای استفاده از دانش بیکران وی رو سوی کنند . در این دوره علوم و فلسفه ایرانی ، هندی و یونانی به حوزه اسلامی راه یافت و بازار ترجمه علوم گوناگون از زبانهای مختلف به زبان عربی گرم و پررونق گردید .
همچنین مکتبهای کلامی و فرقه مذهبی و فقهی در این عصر پایه گذاری شد .
امام صادق ( علیه السلام ) با تمام جریانهای فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخته و برتری بینش اسلام تشیعی را ثابت کرده است .
مناظرات امام صادق (علیه السلام) با اربابان دانشهای گوناگون چون پزشکان ، فقیهان ، منجمان ، متکلمان ، صوفیان و... بویژه مناظرات وی با ابوحنیفه مشهور و در منابع شیعه و سنی ثبت است .
شاگردان امام باقر (علیه السلام) پس از درگذشت آن حضرت به گرد شمع وجود امام صادق( علیه السلام ) حلقه زدند .
امام ( علیه السلام ) نیز با جذب شاگردان جدید به تأسیس یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی و بالنده مبادرات ورزید ، به گونه ای که طولی نکشید مسجد نبوی در مدینه منوره و مسجد کوفه در شهر کوفه به دانشگاهی عظیم تبدیل شد . درگیری شدید بین بنی عباس و بنی امیه ، آنان را آن چنان به خود مشغول کرده بود ، که فرصتی طلایی برای امام صادق ( علیه السلام ) و یارانش به دست آمد .
آن حضرت با استفاده از این فرصت به بازسازی و نوسازی فرهنگ ناب اسلام پرداخت و شیفتگان مکتب حق از اطراف و اکناف ، از بصره ، کوفه ، واسط ، یمن و نقاط مختلف حجاز به مرکز اسلام ؛ یعنی مدینه ، سرازیر شدند وچون پروانگی دلباخته به گرد شمع وجود امام صادق ( علیه السلام ) تجمع کردند .
امام صادق ( علیه السلام ) هر یک از شاگردان خود را رشته های که با ذوق و قریحه او سازگار بود ، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه ، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند : حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام ، تخصص پیدا می کردند .
دردانشگاهی که امام بوجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم- محمد بن مسلم- ابان بن تغلب- هشام بن سالم - مومن الطاق - مفصل بن عمر - جابر بن حیان و... تربیت کرد که هر یک از آنها شخصیتهای بزرگ علمی و چهره های درخشانی بودند که خدمات شایانی انجام دادند . به عنوان نمونه هشام بن حکم 31 جلد کتاب و جابر بن حیان بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون بخصوص رشته های عقلی طبیعی و شیمی کتاب نوشته است و به عنوان بدر علم شیمی مشهور است .
دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اند - راویان ثقه - و از آن حضرت نقل کرده اند تا چهار هزار نفر را نوشته اند .
شاگردان دانشگاه امام منحصر به شیعیان نبوده بلکه پیروان اهل تسنن نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند .
بزرگان اهل سنت چون مالی بن انس ، ابوحنیفه ، سفیان ثوری ، سفیان بن عیینه ، ابن جریح ، روح ابن قاسم و... ریزه خوار خوان دانش بیکران او بودند . ابو حنیفه که دو سال شاگرد امام بود این دوره را پایه علوم و دانش خود معرفی کرده می گوید :
اگر آن دو سال نبود " نعمان " از بین رفته بود .
عصر امام صادق( علیه السلام ) یکی از طوفانیترین ادوارتاریخ اسلام است که ازیک سواغتشاشها و انقلابهای پیاپی گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین (علیه السلام ) رخ میداد ، که انقلاب ابو سلمه در کوفه و ابو مسلم در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است .
و از دیگر سو عصر برخورد مکتبها و ایدهئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود که از برخورد امت اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در
مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن وپژوهش پدید آورده بود .
عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام یعنی امام ( علیه السلام ) ، موجب نابودی دین و پوسیدگی تعلیمات حیاتبخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون میشد .
زمان امام صادق(علیه السلام) ، زمان تزلزل حکومت بنی امیه و فزونی قدرت بنی عباس بود واین دوگروه مدتی درحال کشمکش و مبارزه با یکدیگر بودند .
از زمان هشام بن عبدالملی ، تبلیغات و مبارزات سیاسی عباسیان آغاز گردید و در سال 129 وارد مرحله مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید و سرانجام در سال 132 به پیروزی رسید . بنی امیه در این مدت ، گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند ، لذا فرصت فشار و اختناق نسبت به شیعیان را نداشتند .
عباسیان نیز چون از دستیابی به قدرت در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبرو گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند ، فشاری از طرف آنان مطرح نبود . از اینرو این دوران ، دوران آرامش و آزادی نسبی امام صادق ( علیه السلام ) و شیعیان بود و آن حضرت از این فرصت استفاده کرده و تلاش فرهنگی وسیعی را آغاز کرد .
پیشوای ششم در چنین دورانی به فکر نجات افکار توده مسلمان ازالحاد وبدبینی وکفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین بود ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین که به وسیله خلفای وقت صورت می گرفت جلوگیری می کرد .
اینجا بود که امام( علیه السلام ) دشواری فراوان در پیش ومسئولیت عظیم بر دوش داشت . امام صادق ( علیه السلام ) در ظلمت بحرانها و آشوبها دنیای شیعه را به فروغ تعاعلیم خویش روشنی بخشید و حقیقت اسلام را از آلایش انحرافات وگزند فریبکاران حفظ نمود . او آن قدر فقه و دانش اهل بیت را گسترش داد و زمینه ترویج احکام و بسط کلام شیعی را فراهم ساختکه مذهب شیعه به نام او به عنوان مذهب جعفری شهرت یافت . آن اندازه که دانشمندان و راویان از دانش امام بهره مند برده واز ایشان حرف و حدیث نقل کرده اند از هیچ یک از دیگرائمه نقل نکرده اند .
لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پاییهای حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند .
وضع به حدی ناگوار وشد که همگی یاران امام ( علیه السلام ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانچه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند .
امام صادق ( علیه السلام ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر وانقلابی بنیادی درمیدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین (علیه السلام ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را درلباس تدریس وتأسیس مکتب وانسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد .
رحلت امام را به سبب مسمومیت دانسته اند . از ارتکاب این جنایت را که منصور درتوان خود نمی دید به جعفر بن سلیمان پسر عموی خویش و والی وقت مدینه محول کرد .
فرزند برومندش امام موسی بن جعفر( علیه السلام ) او را دو جامه سفید مصری که درآن احرام می بست ودر پیراهنی مه می پوشید ودرعمامه ای که ازامام زین العابدین(علیه السلام ) به او رسیده بود ، کفن نمود و بر آن نماز خواند واو رادر بقیع در کنار قبر پدربزرگوارش سید الساجدین( علیه السلام ) به خاک سپرد .
سلام بر او از میلاد تا میعاد
شخصیت علمی امام صادق ( علیه السلام )
در دوره امامت امام صادق ( علیه السلام ) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بویژه در مدینه ، مکه ، کوفه ، بصره و ... مجالس درس و مناظره های علمی دایر واز رونق خاصی برخوردار گردید .
در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق( علیه السلام ) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر( علیه السلام ) را ادامه داده و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کند . سفرهای اجباری و اختیاری امام به عراق و به شهرهای حیره ، هاشمیه و کوفه و برخورد با اربابان دیگر مذاهب فقهی وکلامی نقش بسزایی در معرفی علوم اهل بیت و گسترش آن در جامعه داشت .
در این شهرها گروههای مختلف برای فراگیری دانش نزد آن حضرت می آمدند و از دریای دانش او بهره مند می بردند . برخورد وی با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی ، علم و تقوی ، سخاوت و جود وکرم و ...
در تمام قلمرو اسلام طنین انداز شود و مردم از هر سو برای استفاده از دانش بیکران وی رو سوی کنند . در این دوره علوم و فلسفه ایرانی ، هندی و یونانی به حوزه اسلامی راه یافت و بازار ترجمه علوم گوناگون از زبانهای مختلف به زبان عربی گرم و پررونق گردید .
همچنین مکتبهای کلامی و فرقه مذهبی و فقهی در این عصر پایه گذاری شد .
امام صادق ( علیه السلام ) با تمام جریانهای فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخته و برتری بینش اسلام تشیعی را ثابت کرده است .
مناظرات امام صادق (علیه السلام) با اربابان دانشهای گوناگون چون پزشکان ، فقیهان ، منجمان ، متکلمان ، صوفیان و... بویژه مناظرات وی با ابوحنیفه مشهور و در منابع شیعه و سنی ثبت است .
شاگردان امام باقر (علیه السلام) پس از درگذشت آن حضرت به گرد شمع وجود امام صادق( علیه السلام ) حلقه زدند .
امام ( علیه السلام ) نیز با جذب شاگردان جدید به تأسیس یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی و بالنده مبادرات ورزید ، به گونه ای که طولی نکشید مسجد نبوی در مدینه منوره و مسجد کوفه در شهر کوفه به دانشگاهی عظیم تبدیل شد . درگیری شدید بین بنی عباس و بنی امیه ، آنان را آن چنان به خود مشغول کرده بود ، که فرصتی طلایی برای امام صادق ( علیه السلام ) و یارانش به دست آمد .
آن حضرت با استفاده از این فرصت به بازسازی و نوسازی فرهنگ ناب اسلام پرداخت و شیفتگان مکتب حق از اطراف و اکناف ، از بصره ، کوفه ، واسط ، یمن و نقاط مختلف حجاز به مرکز اسلام ؛ یعنی مدینه ، سرازیر شدند وچون پروانگی دلباخته به گرد شمع وجود امام صادق ( علیه السلام ) تجمع کردند .
امام صادق ( علیه السلام ) هر یک از شاگردان خود را رشته های که با ذوق و قریحه او سازگار بود ، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه ، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند : حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام ، تخصص پیدا می کردند .
دردانشگاهی که امام بوجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم- محمد بن مسلم- ابان بن تغلب- هشام بن سالم - مومن الطاق - مفصل بن عمر - جابر بن حیان و... تربیت کرد که هر یک از آنها شخصیتهای بزرگ علمی و چهره های درخشانی بودند که خدمات شایانی انجام دادند . به عنوان نمونه هشام بن حکم 31 جلد کتاب و جابر بن حیان بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون بخصوص رشته های عقلی طبیعی و شیمی کتاب نوشته است و به عنوان بدر علم شیمی مشهور است .
دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اند - راویان ثقه - و از آن حضرت نقل کرده اند تا چهار هزار نفر را نوشته اند .
شاگردان دانشگاه امام منحصر به شیعیان نبوده بلکه پیروان اهل تسنن نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند .
بزرگان اهل سنت چون مالی بن انس ، ابوحنیفه ، سفیان ثوری ، سفیان بن عیینه ، ابن جریح ، روح ابن قاسم و... ریزه خوار خوان دانش بیکران او بودند . ابو حنیفه که دو سال شاگرد امام بود این دوره را پایه علوم و دانش خود معرفی کرده می گوید :
اگر آن دو سال نبود " نعمان " از بین رفته بود .
نوشته شده توسط جواد قاسم آبادی | نظرات دیگران [ نظر]